فیلم 12 سال بردگی ، معرفی و نقد و آنالیز ، 12 Years A Slave
به گزارش مجله تور یک روزه، - وقتی به مقصد برسیم، زمانی می رسه که آرزو می کنیم که ای کاش در حین کوشش برای آزادی، می مردیم.
- اما مرگ قطعی (در این راه) رو که نمی شه گفت نجات یافتن. نجات برای ما یعنی اینکه سرمون را بندازیم پایین.
- چند روز پیش من همراه خانواده ام، در خونه بودم، الان داری بهم می گی همه اش از دست رفته، می گی اگه می خوام زنده بمونم، به کسی نگم واقعا کی هستم؟ خب من نمی خوام فقط زنده بمونم، می خوام زندگی کنم.
این یکی از دیالوگ های عالی فیلم 12 سالگی بردگی بود، صحنه ای که در آن سالومون نورتاپ با بازی چیوِتِل اجیوفور با دیگر سیاهپوستان، اسیر شده و او را بردگی می برند. او که سابقا سیاهپوستی آزاد بود که با هنر نوازندگی ویولون، امرار معاش می کرد، ناجوانمردانه اسیر شده است. اسیران دو دسته هستند، آنهایی که توصیه می نمایند برای بقا باید مطیع بود و آنها که اعتقاد دارند، زندگی در بردگی، اصولا زندگی نیست!
تازه در آخر فیلم بود که دریافتم داستان کلی فیلم واقعی است و اقتباسی است از زندگینامه نورثاپ از 12 سالی است که بین سال های 1841 تا 1853 به عنوان برده در مزارع لوئیزیانا بود.
اگر حال و هوای فانتزی جانگوی آزاد شده تارانتینو در سال پیش، مانع از این می شد که رنج بردگی و خشونت برده داران را درک کنیم، این بار در یک فیلم واقع گرا به خوبی با این واقعیات آشنا می شویم.
رجحان چشمگیر این فیلم بر جانگوی آزاد شده ترسیم حالتی خاکستری و طیف گونه از آدم هاست، ما در یک سو مردم نجار کانادایی با بازی برد پیترا داریم که آشکارا به تفاوت بین سیاه و سفید معتقد نیست، در سوی دیگر بازیگر نقش شرلاک در سریال معروف شرلاک یعنی بندیکت کامبربچ را داریم که مردد است، در درون تلاشی برای نیکی کردن به سیاهپوستان و بردگانش دارد، اما دشواری های مالی اش مانع از این می شد که کاری جدی کند.
از سوی دیگر آدم های خبیثی داریم، که اتفاقا هر دو بسیار در این فیلم بازی نموده اند:
نقش آدم خبیث اول را پل دانو بازی می نماید که اول با تماشا فیلم خون به پا خواهد شد کشف اش کردم، یک کشیش لج درآور خبیث که وقتی در آن سکانس درخشان دنیل دی لوئیس، آن بلا را سرش آورد، بسکمک از ما ترحمی برایش قائل نشدیم! این بار باز هم او به کمک استعداد ذاتی و میمیک های صورت، نقش یک آدم پوشالی با عقده های روانی را به خوبی بازی می نماید.
اما مایکل فاسبندر به اعتقاد من برترین بازیگر فیلم 12 سال بردگی بوده است، آدمی با عدم تعادل روانی و شهوت پرست که به صورت پوسته ای و ظاهری بسیار مذهبی و معتقد است، اما با همان آیات انجیلی، بدترین ها را به انسان ها روا می دارد.
در آن سو، بردگان به مانند اربابان، چند لایه به تصویر کشیده شده اند:
- آنهایی که از همان اول سر تسلیم نمی نمایند و مرگ با عزت را ترجیح می دهند. (مردی که در کشتی چاقو می خورد و جان می سپارد.)
- آنهایی که معتقدند باید به هر پستی تن داد، چه باک از پستی و تن دادن به امیال اربابان، اگر چند صباح آنها را از کار در مزارع نیشکر پنبه برهاند!
- آنهایی که همیشه رؤیای آزادی دارند و گرچه قوه قهریه چند صباحی سرکوبشان می نماید، اما عاقبت از فرصتی برای رسیدن به آزادی استفاده می نمایند.
سالومون نورتاپ نماینده دسته اخیر است.
باید کار کارگردان این فیلم -استیو مک کویین- را ستود، فیلم گرچه مملو از صحنه های خشن است، اما چون از نمایش آنها، هدفی متعالی دارد، با فیلم هایی که پر از خشونت های بی علت برای به دست آوردن گیشه هستند، تفاوت دارد.
یکی از خشن ترین صحنه های هالیوود در سال 2013، شاید همان صحنه شلاق خوردن پتسی باشد، صحنه ای که در آن بازی ها همه عالی اند، از هنرپیشه نقش پتسی گرفته تا فاسبندر و اجیوفور.
منبع: یک پزشک