زندگی با دو قلب تپنده در یک سینه
به گزارش مجله تور یک روزه، تابه حال بخش عمده ای از زندگی این دختر را استفاده بی انتها از داروهای جورواجور، بستری شدن های طولانی مدت در بیمارستان و عدم اعتماد به آینده و انتظار برای مرگ تشکیل می داد اما حالا هانا کلارک 16 ساله می تواند به آینده امیدوار باشد و روزهای شادتری را بگذراند.این گزارش سال 1388 در خبرنگاران سرنخ منتشر شد.
به گزارش خبرنگاران، او اولین فرد در انگلستان خواهد بود که مدتی را با قلب پیوند خورده زندگی نموده. این قلب سال ها در کنار قلب خود هانا قرار داشته و حالا بعد از گذشت چندسال قلب خودش به شرایط عادی برگشته و او می تواند دویدن و خرید کردن را مثل دیگر دوستانش تجربه کند.
هانا با شرایط ویژه قلبی در شهر مونتین اش در نزدیکی کاردیف به جهان آمد و از همان روزهای نخست زندگی در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بستری شد. با گذشت چند ماه معین شد که شانس او برای ادامه زندگی بسیار اندک است و قلب کوچک او یارای ادامه مسیر را ندارد، مگر اینکه با همین سن اندک دست به عمل پیوند قلب بزند. کوشش چند نفر از دکترها در کاردیف باعث شد او قلب دختر پنج ماهه ای که به تازگی فوت نموده بود را در کنار قلب خودش داشته باشد.
دو قلب برای زندگی
هانا ده سال و نیم آینده زندگی اش را با دو قلب گذراند، هر چند که در تمام این مدت این قلب دوم بود که در سینه اش می تپید. اما شرایط بدنی هانا حکم می کرد که قلب فعال، در 12 سالگی از بدن او خارج گردد.
پزشکان، آن موقع نمی دانستند که بعد از این اتفاق شرایط چگونه خواهد شد و چه اتفاقی برای هانا می افتد چرا که تا آن موقع هیچ کس از چنین تجربه ای جان سالم به در نبرده بود. اما حالا با گذشت سه سال ونیم از این ماجرا پزشکان می توانند امیدوار باشندکه یکی از پیروز ترین عمل های جراحی تاریخ را انجام داده اند؛ چون هانا چند روزی است که یک شغل نیمه وقت را آغاز نموده و خودش را آماده می نماید تا در ماه آینده همراه خانواده به مسافرتی طولانی برود. البته او همه اینها را مدیون قلبی است که پزشکان برای 12 سال اول زندگی اش به او پیوند زدند.
اطمینان از شرایط قلب هانا به مقدار ای بالا رفته که نشریه لانسنت مدیکال که هر ماه به آنالیز شرایط ویژه درمانی بیماران خاص می پردازد، این ماه زندگی و ماجرای درمان قلب هانا را که از بیماری کاردیمیوپاتی رنج می برد، مورد آنالیز قرار داده است. این بیماری باعث از کار افتادن موقتی عضلات قلب می گردد.
زندگی عادی شده
همزمان با انتشار مطالبی در نشریات مختلف، هانا در کنفرانس خبری ویژه ای که برای او ترتیب داده شده بود، شرکت کرد. او زمانی که با فلش دوربین ها و سؤالات متعدد خبرنگاران روبه رو شد، خیلی زود احساساتی شد و با گریه به بیشتر سؤال ها پاسخ داد.
یکی از خبرنگاران از او سؤال کرد که حالا با این شرایط نو چگونه می خواهد از گنج زندگی اش استفاده کند؟ هانا نگاهی به مادرش انداخت و گفت: واقعا نمی دانم چه جوابی به این سؤال بدهم. اما مادرش لیزا به کمکش آمد و به خبرنگارها گفت: هانا فقط زندگی را دوست دارد و به فردا فکر نمی نماید. او به فکر استفاده از موقعیتی است که امروز در اختیارش واقع شده است و هر روز صبح با لبخند از خواب بیدار می گردد. دیگر هیچ کس هانا را ناامید نخواهد دید.
دختر نوجوان حالا می خواهد بدون دلهره های همیشگی همراه خانواده اش به یک مسافرت طولانی مدت برود
مادر هانا در ادامه شرح داد که دخترش گاهی اوقات شب های طولانی را بیدار مانده چون بعد از درمان کامل احساس می نماید انرژی فراوانی به دست آورده و از طرفی دوست دارد شب هایی را تلافی کند که به خاطر بیماری اش ناچار بود خیلی زود به رختخواب برود.
اما تیم جراحی هانا در بیمارستان هارفیلد در غرب لندن می گویند: وقوع این حادثه و بازگشت هانا به زندگی عادی می تواند شرایط کاری آنها، به ویژه در زمینه جراحی پیوند عضو را تغییر دهد؛ البته شرایط هانا به گونه ای بود که عملکرد مثبتی از داروهای مخصوص برای درمان او دیده شد. این داروها برای افرادی که عمل پیوند عضو را انجام می دهند تجویز می گردد تا احتمال پس زده شدن عضو نو از سوی بدن بیمار به حداقل برسد.
تو اولین نفر بودی
قبل از هانا بدن هیچ کس قلب قدیمی خودش را در کنار قلب نو تا این مدت نگه نداشته بود. اتفاقی که در بدن هانا رخ داد، تنها یک تئوری قدیمی پزشکی بود. به عقیده پزشکان معالج، احتمال معالجه کامل هانا بعد از عمل قلب به جادو شبیه بود و هیچ کس نمی توانست باور کند که قلب نو او بتواند ظرف این مدت قلب قدیمی را مجددا فعال کند و این یعنی اینکه حالا اتفاق بزرگی در جهانی پزشکی اتفاق افتاده است.
هانا دوسال بعد از تولد در سال 1993 به ناچار تحت عمل جراحی نهاده شد و بعد از آن داروهایی که برای ادامه درمانش به کار رفت سبب شد تا او به نوعی سرطان نادر مبتلا گردد که با وجود شیمی درمانی های متعدد هنوز در بدنش وجود داشت. این موضوع باعث کاهش مقدار تجویز داروها به هانا شد اما شرایط بدنی او به کاهش کارایی قلب دوم منجر شد و پزشکان ناچار به خارج کردن قلب دوم از بدن او شدند. ولی بعد از سه سال زندگی در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان، حالا هانا می تواند یک زندگی عادی در کنار دیگر اعضای خانواده داشته باشد. هانا معجزه زندگی است.
منبع: همشهری آنلاین