شجاعت یعنی این! - مجله تور یک روزه

خب! احتمال داشت آن دانش آموز انشا را تجدید گردد اما نشد و از قضا بیست گرفت چون داستان هپی اِند است. اما سایت خبرنگاران قصه نیست و اتفاقاً خیلی دقیق و جدی است، برای همین محتمل است فردا صبح به خاطر نوشتن این یادداشت اخراج شوم اما به هر حال: شجاعت یعنی این!

شجاعم چون هستم

امروز مدیر سایت را بلاک کردم و بعد هم گفتم حالا نشانتان می دهم. دلیل ناراحتی ام این بود که گفته بودند: نگرانتان شدیم که خبری از شما نیست. یعنی بسیار محترمانه پرسیده بودند که چرا مطلب نمی فرستید.

در جواب برداشتم برایشان نوشتم که اتفاقاً به خبرنگاران احساس تعلق خاطر خاصی دارم و از دست بچه هایی که مطلب نمی فرستند بسیار عصبانی هستم! دقیقاً نمی دانستم کدام بچه ها و اصلاً بچه هایی که مطلب نمی فرستند وجود خارجی دارند یا نه! ولی از دست خودم که نمی توانستم عصبانی باشم.

چند دقیقه پیش شمردم، تیم خبرنگاران 41 نفر نویسنده دارد و برخی ها روزی سه چهار مطلب می نویسند و این یعنی مقالات جدید روزانه خبرنگاران به اندازه کافی پر و پیمان هست، آن وقت چطور از من انتظار دارند که هر روز مطلب بفرستم؟

موضوعات هیجان انگیز

یکی از دلایلی که این یادداشت را نوشتم یعنی در حال نوشتنش هستم، این است که به تعدادی از نویسندگان سایت حسادت می کنم و دارم از حسادت آتش می گیرم. سری بزنید به بخش های روانشناسی، خانه داری، گیاهان و حیوانات، هنرهای تجسمی، ورزش و… ببینید چه مقالات جالبی هست. آن وقت من؟

بر سر آنم که گر ز دست برآید

دست به کاری زنم که غصه سر آید

منظورم این بود که باید فال حافظ خبرنگاران را سر و سامان بدهم. آخر اینکه کارشناس ارشد ادبیات هستم شد دلیل؟ مدرک تحصیلی ام روانشناسی نیست و سررشته ای در این زمینه ندارم اما چه اشکالی دارد درباره آموزش فن بیان و سخنوری یا حتی روش پیچ دادن بامبو در خانه بنویسم؟ این را بروید از مدیر سایت بپرسید که می گوید هرکسی باید در حوزه تخصصی خودش کار کند و یکی از افتخاراتشان این است که دبیران سرویس ها در زمینه فعالیتشان متخصص و کاربلدند.

جواب دادن به کامنت ها

فکر نکنید که بیکار می نشینم. برخی وقت ها می روم برای بخش های مختلف سایت کامنت می گذارم تا نویسنده مطلب را به چالش بکشم. چون می دانم که نویسندگان سایت کوشش می نمایند تا جواب همه نظرات را بدهند. دو بخش مورد علاقه ام برای نظر دادن آشپزی و تعبیرخواب هستند.

چندان آشپزی بلد نیستم، منتها با کمال اعتماد به نفس سوالاتم را زیر مطالب مرتبط مطرح می کنم و بعد که نویسنده مطلب جوابم را داد، جلوی دوستانم پز اطلاعات بالای خودم را در زمینه دسر، سالاد، فست فود، غذاهای سنتی و… می دهم.

تازه یک نفر توی سایت خبرنگاران هست که خواب ها را تعبیر می نماید و من می روم هر خواب عجیب و غریبی را که شب دیده ام در بخش نظرات آن خواب می نویسم، او دقیق تعبیرش را می نویسد. حتی به فک و فامیلم می گویم که خواب هایشان را بگویند تا برایشان تعبیر کنم و بعد می آیم کامنت می گذارم. اصلاً چه معنی دارد این کارها؟

حرف آخر

از مدیر سایت خبرنگاران چه پنهان اگر می خواهند اخراجم نمایند، مهم نیست چون قصد دارم به زودی مدرک تافل بگیرم و رتبه یک کنکور دکتری بشوم و اگر شد یک سفر به کره ماه بروم؛ پس اصلاً وقت سر خاراندن ندارم! اگر هم از کار بیکار شدم می روم به وسیله گلدوزی با دست کسب درآمد می کنم.

ضمناً اهدافم را با هدف گذاری به روش اسمارت معین نموده ام و دیده ام کارهای مهمی در زندگی هست که انجام دادنشان حیاتی است؛ با این وجود نوشتن مهمترین علاقه ام در زندگی بوده و هست و هروقت از خودم پرسیده ام کجا بنویسم؟ تنها جوابش این بوده: خبرنگاران

شما سایت خبرنگاران را چطور می بینید؟ مشتری پر و پا قرص خبرنگاران هستید یا به وسیله گوگل به خبرنگاران می آیید؟ نظراتتان را با مدیران سایت در میان بگذارید و در انتهای کامنت برایشان بنویسید که مرا اخراج ننمایند! متشکرم.

پاراف: شجاعت آرام کار کردن و تحمل رنج ها و سختی های زندگی ست.